مزاج در طب سنتی
در پزشکی سنتی مزاج کیفیتی است که از آمیختن عناصر چهارگانه پدید میآید. قُدما معتقد بودند مزاجها از واکنش متقابل اجزاء عناصر چهارگانهی متضاد بوجود میآیند. دانش شناخت مزاج، از مباحث مهم و بنیادین در طب اخلاطی است.
مزاج در لغت اسم مصدر و به معنای امتزاج و آمیختن است. اما در منابع طب ایرانی اصطلاحی تخصصی است و اشاره به یکی از مبانی این طب دارد. در این مکتب، مزاج به معنای کیفیت حاصل از ترکیب اجزای تشکیل دهنده متضاد است.
معانی مختلف مزاج
مزاج دارای معانی متفاوت و مختلفی است از جمله: وضعیت دستگاه گوارش؛ وضع معده و روده، آمیزش، اختلاط، خلق، سرشت، طبع، طبیعت، نهاد، وضعیت سلامتی، طینت، سرشت، حالت، روال، شیوه، خلق و خو و رفتار
برای مثال در قدیم به کسی که با هر پیش آمدی موافق بود خاکشی مزاج میگفتند یا کسی که پریشان حال، ضعیف و ناتوان بود را خسته مزاج مینامیدند، یا جالبتر از آن بلبل مزاج بود که معرف فردی آشفته و با طبعی متغیر که بر چیزی قرار نداشت اطلاق میشد. موارد مشابهی از این ترکیبها نازک مزاج، آتش مزاج، سرد مزاج، شوم مزاج، زنگی مزاج، دمدمی مزاج، تلخ مزاج، کودک مزاج یا کاهل مزاج میباشد.
تعریف مزاج
مزاج از نظر لغوی به معنی در هم آمیختن است. هر جسم مرکبی از هر چهار رکن تشکیل شده است و اختلاف مقدار این ارکان در اجسام، آنها را از یکدیگر متمایز میکند.
اما در طب سنتی ایرانی مزاج به معنی کیفیت یکسان و جدیدی است که در نتیجه آمیختن ارکان با یکدیگر و فعل و انفعال آنها در یک جسم مرکب به وجود میآید. مقدار و نسبت موجود از هر کدام از این ارکان، تعیین کننده مزاج جسم مرکب خواهد بود.
مزاج کیفیتی است غالب بر جسم مرکب
در جهان آفرینش به تعداد موجودات جاندار و بی جان مزاج موجود است. در میان انسانها نیز میتوان گفت هیچ دو شخصی مزاج یکسان ندارند، بنابراین درمان یک بیماری در دو فرد نمیتواند کاملا یکسان باشد.
مزاج معتدل
مزاجی که در آن مقدار کیفیتهای متضاد، یکسان و برابر باشد و مزاج حاصل تحقیقا کیفیتی متوسطی داشته باشد را مزاج معتدل حقیقی میگویند. البته چنین مزاجی در جهان موجود نیست. اما در اصل دو نوع اعتدال وجود دارد.
- اعتدال حقیقی یا عقلی
- اعتدال فرضی طبی
اعتدال حقیقی یا عقلی
در اعتدال حقیقی یا عقلی هر چهار عنصر به میزان مساوی وجود دارند که این امر در واقع وجود ندارد و فقط در ذهن قابل تصور است.
اعتدال فرضی طبی
اعتدال فرضی طبی که ما آن را اعتبار میکنیم و نزدیک به معتدل حقیقی است. از نظر اطبا اگر بدن انسان از مقادیر متناسب (نه مقادیر مساوی) خاک، آب، هوا و آتش عنصری ترکیب شده باشد مزاج معتدل به وجود میآید و اگر یک یا دو عنصر و کیفیتهای مربوط به هر کدام از ارکان برتری داشته باشد مزاجهای غیر معتدل به وجود میآیند.
اعتدال میتواند برای کل بدن در نظر گرفته شود و یا میتواند برای یک عضو متصور شود. اگر هر یک از اعضای بدن از کیفیتهای گرمی، سردی، رطوبت و خشکی بهره لازم و خاص خود را به طور کامل برده باشند و به اعتدال عضوی خاص خود رسیده باشند، آنگاه کل بدن نیز معتدل خواهد بود.
مثلا اعتدال کبد در گرم بودن و تر بودن و غلبه عنصر هوایی در آن است و اعتدال استخوان در خشک بودن و سرد بودن آن و غلبه عنصر خاکی در آن است. بنابر این اعتدال در اندام ها به معنی مساوات نیست بلکه به معنی عدل در قسمت کردن کیفیات چهارگانه است.
مزاج غیر معتدل
اما مزاجهای غیر معتدل به دو دسته مفرد و مرکب تقسیم میشوند که هر کدام 4 نوع دارند. در مزاج مفرد تنها یک کیفیت غلبه پیدا کرده است و در مزاج مرکب دو کیفیت غالب شدهاند.
در بعضی منابع برای ساده سازی مطلب، به مزاج گرم و خشک «مزاج صفراوی»، به مزاج گرم و تر «مزاج دموی»، به مزاج سرد و تر مزاج «بلغمی» و به مزاج سرد و خشک «مزاج سوداوی» میگویند که در واقع نوعی غلط مصطلح است و در اصل نباید به فردی صفراوی مزاج یا بلغمی اطلاق شود.
در بعضی منابع برای ساده سازی مطلب، به مزاج گرم و خشک «مزاج صفراوی»، به مزاج گرم و تر «مزاج دموی»، به مزاج سرد و تر مزاج «بلغمی» و به مزاج سرد و خشک «مزاج سوداوی» میگویند که در واقع نوعی غلط مصطلح است و در اصل نباید به فردی صفراوی مزاج یا بلغمی اطلاق شود.
تقسیم بندی کلی مزاجها در انسان مزاج به دو دسته کلی تقسیم میشود:
- مزاج ذاتی (مادرزادی، مولودی یا جِبِلی)
- مزاج اکتسابی (عارضی یا عرضی)
مزاج ذاتی مزاجی است که شخص با آن زاییده شده یا به دنیا میآید. اما مزاج عارضی مزاجی است که در اثر تغییر مزاج ذاتی توسط عواملی هم چون فصل، سن، جنس، مکان زندگی، اعراض نفسانی و ... به وجود میآید.
نظرات بازدیدکنندگان